سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شبث بن ربعی 3

واقعه عاشورا

شبث، از جمله کسانی بود که در واقعه کربلا به امام حسین(ع) نامه نوشت و از آن حضرت خواست که به کوفه بیاید:

«باغ و بستان سر سبز شده، میوه‌ها رسیده، نهرها لبریز گردیده است؛ لذا اگر مایلی، به سپاهی که برایت آماده شده، بپیوند»

اما با مسلط شدن ابن زیاد بر کوفه، در متفرق کردن اهالی کوفه از اطراف مسلم بن عقیل نقش بسزایی داشت. روز عاشورا امام حسین(ع) در سخنان خود خطاب به سپاه عمر بن سعد، او را به عنوان یکی از نویسندگان نامه‌های کوفیان مخاطب قرار داد و گفت: «ای شبث بن ربعی!،‌ای حجّار بن أبجر!،‌ای قیس بن اشعث،... مگر شما برایم ننوشته بودید: میوه‌ها رسیده، باغ‌ها سرسبز شده و نهرها لبریز گردیده، [اگر بیایی] بر سپاهی که برایت آماده شده، وارد خواهی شد، بیا؟!» ؛ اما شبث و دیگران نیز که چاره‌ای جز انکار نمی‌دیدند در پاسخ، منکر چنین نامه‌ای شدند

او برای حضور در واقعه عاشورا و جنگ با امام حسین(ع) تمایلی نداشت و هنگامی که ابن زیاد از او خواست به سپاه عمر بن سعد بپیوندد، تظاهر به بیماری کرد تا در مقابل امام قرار نگیرد. اما وقتی ابن زیاد به او گفت «اگر مطیع مایی به جنگ دشمن ما برو» به سمت کربلا حرکت کرد.

در روز عاشورا فرماندهی نیروهای پیاده سپاه عمر بن سعد را بر عهده داشت. وقتی که سپاهیان عمر بن سعد از شهادت مسلم بن عوسجه خوشحالی می‌کردند. شبث آنان را سرزنش کرد. هنگامی که شمر بن ذی الجوشن نیزه خود را در خیمه امام حسین(ع) فرو برد و فریاد زد که آتش بیاورید تا این خیمه را با اهلش بسوزانم. امام او را نفرین کرد. شَبَث بن رِبعی، نیز او را سرزنش نمود.

 

پس از واقعه عاشورا

شبث، پس از واقعه عاشورا، به شکرانه شهادت امام حسین(ع)، مسجدش در کوفه را (که سابقا امام علی(ع) از نماز خواندن در آن نهی کرده بود) تجدید بنا کرد.

پس از به ثمر رسیدن قیام مختار، او و دیگر اشراف کوفه مترصد فرصتی مناسب بودند تا علیه مختار خروج کنند و قیامش را در هم بشکنند. سرانجام این فرصت با خروج ابراهیم بن مالک اشتر و یارانش از کوفه، جهت جنگ با عبیدالله بن زیاد فراهم شد. اما تلاشهای او و یارانش با بازگشت به موقع ابراهیم سودی نبخشید و آنان به سختی شکست خوردند

در این هنگام شبث بن ربعی نیز به مانند بسیاری از قتله کربلا به سوی بصره گریخت و در حالی که دم اسبش را بریده بود و گوشه‌ای اسبش را شکافته بود و فریاد واغوثاه سر می‌داد وارد بصره شد و به مصعب بن زبیر پیوست.

شبث مصعب را تا شهادت مختار همراهی کرد؛ پس از آن نیز مدتی با مصعب همراه. سپس شبث با عبدالملک بن مروان همراه گردید و نقل شده که در نبرد با ازارقه شرکت جست.

 

مرگ:

سال مرگ شبث بن ربعی در برخی از منابع سال هفتاد هجری ذکر شده است.

 

 آیات مرتبط:

سوره نساء ، آیه 42 و 43

إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَى یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا 142

منافقان همواره با خدا نیرنگ می کنند، و حال آنکه خدا کیفر دهنده نیرنگ آنان است. و هنگامی که به نماز می ایستند، با کسالت می ایستند، و همواره در برابر مردم ریاکاری می کنند؛ و خدا را جز اندکی به یاد نمی آورند. (142)


مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ  وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا 143

منافقان میان کفر و ایمان متحیّر و سرگردانند، نه [با تمام وجود] با مؤمنانند و نه با کافران. و هر که را خدا [به کیفر اعمال زشتش] گمراه کند، هرگز برای او راهی [به سوی هدایت] نخواهی یافت. (143)



سوره آل عمران؛ آیه 144

وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ  وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ 144

و محمّد جز فرستاده ای از سوی خدا که پیش از او هم فرستادگانی [آمده و] گذشته اند، نیست. پس آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، [ایمان و عمل صالح را ترک می کنید و] به روش گذشتگان و نیاکان خود برمی گردید؟! و هر کس به روش گذشتگان خود برگردد، هیچ زیانی به خدا نمی رساند؛ و یقیناً خدا سپاس گزاران را پاداش می‌دهد. (144)